رویای تبت [1] سومین مجموعه از سری کتاب های فریبا وفی [2] است که در سال ۸۴ برای نخستین بار از نشر مرکز [3] منتشر شد.
لازم به ذکر است که این مجموعه در سال ۸۵ جایزه ی بهترین رمان دوره ی ششم هوشنگ گلشیری را نصیب خود کرد و حالا نهمین سری چاپ خود را پشت می گذارد.
*موضوع داستان چیه؟
این داستان روایت گر سه زندگی، سه فرد و سه احساس متفاوت است. شعله (راوی داستان)، شیوا و مادر جاوید.
بخشی از داستان را با هم می خوانیم:
گفتم :الو?
مکث کرد. صدای زیادی می آمد.
گفت :اشتباه است.
گوشی را گذاشت. حالا دیگر می توانستم در خیابان راه بروم و از بوق هیچ ماشینی برنگردم. حرکت درد را در جای نامشخصی از بدنم احساس کردم. راه گلویم گرفت و به گوش هایم فشار آمد.
ماشینی چند متر جلوتر نگه داشت. از کنارش گذشتم و به مژه هایم گفتم اشک هایم را همان جا توی چشم هایم نگه دارند، مبادا که بریزند آن هم میان این همه آدم. مژه ها نتوانستند و اشک ها همه ریختند روی صورتم.
به عقیده اهالی کتاب این مجموعه نقاط قوت بسیاری دارد و همین امر موجب شده تا به این سطح از محبوبیت در بین اهالی فرهنگی و کتابخوان برسد. روایتگر داستان به صورت هوشمندانه ای انتخاب شده و هم اینکه دیگر خبری از سیاهی ها و سفیدی های محض وجود ندارد و همین نکته باعث لمس بهتر داستان شده است.
در این مجموعه شاید بتوانید خودتان را پیدا کنید..
معرف: ناهید عابدانی